ساخت وبلاگ
ایستاده در غبار ای ایران، هیچکس توی دنیا طرفت نیست، همه دارن عین کفتار بهت حمله میکنن، اما تو مثل همیشه ایستادگی میکنی تا به اون تمدن بزرگ برسی و به اون هدف نهایی دست پیدا کنی ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

برای دوستم. مدت زیادی که باهم حرف نمی‌زنیم. شاید تو از معدود کسا. #بعدا نوشت#: شاید تو از معدود کسایی بودی که بی موقع، بی هیچ کاری که داشته باشی و خواسته ای از من بهم پیام میدادی، حالم رو می پرسیدی و ساعتها حرف می‌زدیم. این روزها که به کسی پیام نمیدم اول، یا چیزی میشه و من می فهمم آنهایی که فک میکردم دوستم هستن ، در واقع من رو دوست خودشون نمی دونن و گاهی هم سعی می کنم سرم کلاه بزارن، بیشتر یاد تو می افتم. ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

من تا قبل از این فکر میکردم که رفتارهای بچه گانه زیاد دارم و همکلاسی ها مخصوصا یکیشون مبینا نامی بزرگانه و خانومانه رفتار میکنه ولی امروز فهمیدم این طور نیست. سرکلاس کارورزی بودیم که قرار بود فرم جیم بنویسیم، هیچ کس ننوشته بود جز یک نفر، بعد یکی از بچه ها همون مبینا برگشت تو کامنت گفت استاد قضیه ما با دانشجو ها فرق می‌کنه ما اگر انجام نمی دیم چون شاغلیم ولی اونا کاری ندارن، انجام نمیدم عجیبه، حالا چند نفر از پونزده نفر نمی رن مدرسه، سه نفر، استاد هم گفتن ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

باید بگم که برای پست قبلی خندم میگیره ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

فک میکنم بیمار روانی هستم، ... طبیعی نیست این حالات... شاید منم یه روزی شدم مثل شخصیت اصلی کتاب مغازه خودکشی... امیدوارم نشه... میخوام انسان موفقی بشم، هدف در ذهنم دارم ولی باید یک روز کامل بشینم و با خودم قشنگ کنار بیام... دارم تلاش میکنم... بلند پروازم.... پز از عذاب وجدان... تف به خودم... ناک ناک ... سعی برای نرمال زندگی کردن... سخته خیلی هم سخته بیشتر داریم شکست میخوریم تو این راه... شاید خواهرم راس میگه باید از هم جدا بشیم... ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

ناک ناک... فک کنم بعدا که اینو بخونم ندونم چه حالی داشتم این موقع... بماند به یادگار از این حس مزخرف... ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 65 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

من سفره ای که داره هر روز بیشتر از قبل خالی میشه رو دارم می بینم... اینکه قدرت خریدمون با یارانه دولت رسیده به نهایت لوازم ضروری زندگی، سه تا رب، دوتا روغن کوچیک و قند و گاهی اوقات هم تموم میشه، از این سر ماه تا اون سرماه با اینکه خوب نمی‌خوریم ولی همه چیز تو خونه تموم میشه و مامانم مستأصل. سه تا کارمند تو یه خونه ، سر جمع حقوقمون به پونزده میلیون هم نمی رسد و آنقدر مسئله برای رسیدگی هست که وقت نمی‌کنیم برای خودمون چیزی بخریم.. ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

زندگی برای هیچکسی صبر نمیکنه و بی رحم تر از اون چیزیه که فکرش رو میکنیم. آدمها هم از اونها بدتر هستن. برای اینکه له نشم... برای اینکه بتونم به دیگران هم کمک کنم باید قوی بشم. قوی میشم به امید خدا. یلدای تلخ ۱۴۰۱, پسرخاله که جوانی نکرده رفت....، د رجال سوختنم، بدبختی برای بدبخت ها فقط می باره، انگار یه قاعده نوشته نشدست، کسی که تو خوشیه ، خوشی بیشتر میشه و کسی که بدبخته بدبختیش زیاد میشه... قاعده نانوشته این دنیا... ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taphd بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00